همان طور که قبلا برایتان نوشته بودیم MAT پس از طی مراحل پیش مقدماتی قرار بود در یکی از روزهای این هفته از خانم Green پوش بی نام جزوه(کتاب)بگیرد.و اینک شرح جریان :اولا به جای اینکه MAT جلو بره تا جزوه بگیره خوده خانم بی نام جلو اومد وجزوه را به او داد (جلل خالق) وبر نکته تاکید اکید داشت که حتما فردا جزوه مرا بیاورید زیرا بدون آن شب خوابم نمی بره وگل کردن حس گیر آوردن (اذیت کردن) MAT با گفتن عبارت *سعی می کنم*
دوم : بعد از اینکه کتاب خانم بی نام به دست MAT افتاد و او طی بررسی های کارشناسی و مشورت باPAT این نتیجه رسید که این خانم یا خیلی از مرحله پرته وهیچی سرش نمی شه یا اینکه اون خیلی ...( اسمشو نمی یارم) خونه؛ بنابراین MAT بیچاره پس از سالها دوباره به شغل شریف مشق نویسی روی آورد.
سوم: فردای آن روزی خانم بی نام بر آن تاکید داشتند MAT پس نوشتن مشق شب با شکم صابون زده خودشو آماده کرد تا بتونه ارتباطشو با خانم بی نام گسترش بده که خانم بی نام با جلو آمدن بی موقع (دوباره- جلل خالق-) کل نقشه های MAT را نقش بر آب کرد.